به وبلاگ من خوش امدید....... در تب عشق می سوزم.... می دانم که سوختن خطاست....... من این سوختن را ...... با همه ی آتشینش دوست دارم...... در آغوش کوهی اسیرم...... مرگم به بهمن سزاست....... من این بهمن مرگ را ...... با همه سردیش دوست دارم...... میان هجوم تو این تبار چه تنهاست....... من این راندگی را...... با همه وجودم دوست دارم...... عزیزان امیدوارم در وبلاک من لحظات خوبی رو سپری کنید........ به امید اینکه هیچ وقت تنها نباشیدوهمیشه شاد باشید....... موفق وموید باشید.......
ایستگاه عشق 1
دنیای کوچک من (ماریا) 1
دختر بهار 1
برکه شادکامی 1
از ته دل مینویسم 1
عاشق دلشکسته 1
الهه عشق 1
در انتظار محبت 1
عشق ,پری برای پرواز 1
سکوت 1
شعر وعاشقی 1
my love f...m 1
بهترین ها 1
بی بهانه عاشقانه 1
کلاه خاکی 1
بیا تو مفیده 1
عاشقونه 1
Djsina Download Center 1
باران که ببارد... 1
اسمون پر ستاره 1
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

                  تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان لحظه های تنهایی و آدرس tanhayihaydelam.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 19
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 22
بازدید ماه : 136
بازدید کل : 189199
تعداد مطالب : 47
تعداد نظرات : 28
تعداد آنلاین : 1



Alternative content



 

دلم برا ی کسی تنگ است که دل تنگ است…

دلم برای کسی تنگ است که طلوع عشق را به قلب من هدیه می دهد …

دلم برای کسی تنگ است ه با زیبایی کلا مش مرا در عشقش غرق می کند…

دلم برای کسی تنگ است که دستانم دستان پر مهرش را می طلبد…

دلم برای کسی تنگ است که سرم شانه هایش را آرزو دارد…

دلم برای کسی تنگ است که گوشهایم شنیدن صدایش را حسرت می کشد …

دلم برای کسی تنگ است که چشمانم ، چشمانش را می طلبد …

دلم برای کسی تنگ است که مشامم به دنبال عطر تن اوست…

دلم برای کسی تنگ است که اشکهایم را دیده…

دلم برای کسی تنگ است که تنهاییم را چشیده…

دلم برای کسی تنگ است که سرنوشتش همانند من است…

دلم برای کسی تنگ است که دلش همانند دل من است…

دلم برای کسی تنگ است که تنهاییش تنهایی من است…

دلم برای کسی تنگ است که مرهم زخمهای کهنهام است…

دلم برای کسی تنگ است که محرم اسرار م است…

دلم برای کسی تنگ است که قلب من برای داشتنش عمرها صبر می کند…

دلم برای کسی تنگ است که دوست نام اوست…

دلم برای کسی تنگ است که دوستیش بدون (( تا )) است…

دلم برای کسی تنگ است که دل تنگ دل تنگی هایم است…

دلم برای کسی تنگ است که......

 

 



+ نوشته شده در شنبه 6 فروردين 1390برچسب:,ساعت 10:25 توسط تکتم |

اگه چشمات تر شد، اگه دلت تنگ شد ،اگه دیگه نبود کسی ، امید و هم نفسی ،

اس ام اس های تنهایی و دلتنگی عاشقانه

بدون که هست اینجا کسی ،که تو واسش همه کسی ...

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

روزهای خوب باهم بودنمان گذشت
دلم تنگ است برای آن لحظه های شیرین با هم بودنمان !
دلم برای گرفتن آن دستان مهربانت ، بوسه بر روی گونه زیبایت تنگ شده است…
کاش دوباره آن روزهای شیرین عاشقی مان تکرار می شد ،

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *



ادامه مطلب


+ نوشته شده در شنبه 6 فروردين 1390برچسب:,ساعت 10:11 توسط تکتم |


دیگر به خلوت لحظه‌هایم عاشقانه قدم نمی‌گذاری ...!!


 

دیگر آمدنت در خیالم آنقدر گنگ است که نمی‌بینمت...


 

سنگینی نگاهت را مدتهاست که حس نکرده ام !


 

من مبهوت مانده ام که چگونه این همه زمان را صبورانه گذرنده ام ؟


 

من نگاه ملتمسم را در این واژه ها پر کرده ام که شاید ......


 

دیگر زبانم از گفتن جملات هراسیده است ...!!


 

گاه چنان آشفته و گنگ می شوم که تردید در باورهایم ریشه می دواند .


 

اما باز هم در آخرین لحظه تکرار می کنم که...


 

حتی اگر چشمانت بیگانه را بنگرند ,


 

حتی اگر دستانت مرا جستجو نکنند ,


 

می ‌خواهمت هنوز ...


 

به گمانم در ورای این کلمات می خواستم بگویم که ...


 

دلتنگت شده ام به همین سادگی



+ نوشته شده در شنبه 6 فروردين 1390برچسب:,ساعت 9:56 توسط تکتم |

می دو نی تو سفر زندگی هر وقت به عقب نگاه میکنم تو رو میبینم که همیشه کنارم بودی همراهم بودی بامن بودی خودم رو می بینم بعضی وقتا خسته میشدم یه لحظه سر جام مینشستم با خود میگفتم دیگه ادامه نمیدم دیگه نیستم دیگه برمیگردم ولی یه لحظه وقتی فکر میکردم از فردا قراره دیگه تو رو نبینم و دیگه کنارم نباشی همون لحظه هزار بار می مردم... اره اعتراف میکنم بعضی جاها این سفر خیلی برام سخت بود نمی تونستم تحملش کنم کم میاوردم ولی شاید باورش سخت باشه نداشتن تو برام سخت تر بود ندیدنت دوری ازت ولی حالا.... من این همه از تو دورم من که همه سختیارو به خاطر کنار تو بودن به جون خریده بودم حالا چه طور این همه از تو دور شدم این چه رسمیه این طاوان کدوم گناهمه که این قسمت از سفرم رو تنها باشم   

باید تنها باشم      ولی من بازم جاده رو به امید روزای با تو بودن     کنار تو بودن سپری می کنم     

به امید روزهای با هم بودن همراه من دوستت دارم

...آنگاه که دوست داری همواره کسی به یادت باشد به یاد من باش ؛که من همیشه به یاد توام

*سوره بقره آیه ۱۵۲*

                                                                          

 



+ نوشته شده در پنج شنبه 4 فروردين 1390برچسب:,ساعت 10:48 توسط تکتم |

از تنهایی به میان مردم می گریزم
و
از مردم به تنهایی پناه می برم.
.

دکتر شریعتی

منتظر لحظه ای هستم که دستانت را بگیرم

در چشمانت خیره شوم دوستت دارم

را بر لبانم جاری کنم

منتظر لحظه ای هستم که در کنارت بنشینم

سر رو شونه هایت بگذارم....از عشق تو.....

از داشتن تو...اشک شوق ریزم

منتظر لحظه ی مقدس که تو را در اغوش بگیرم

بوسه ای از سر عشق به تو تقدیم کنم

وبا تمام وجود قلبم و عشقم را به تو هدیه کنم

اری من تورا دوست دارم

وعاشقانه تو را می ستایم   



+ نوشته شده در پنج شنبه 4 فروردين 1390برچسب:,ساعت 9:2 توسط تکتم |

 

می دونی وقتی خیلی دلم تنگ میشه با خودم چی میگم 

با خودم میگم خدا منو دوست داره از همه مهمتر تو رو دوست داره    

چون با نداشتن بعضی از داشته هاست که معنی و لذت داشتن شکل میگیره

                                                                       



+ نوشته شده در پنج شنبه 4 فروردين 1390برچسب:,ساعت 8:27 توسط تکتم |



+ نوشته شده در پنج شنبه 4 فروردين 1390برچسب:,ساعت 8:24 توسط تکتم |

این منم که دریام .اهل عشقم. اهل بارون

تویی که مهربونی .با صدای اطلسی ها           تو تب تند حضوری با همه دلواپسی ها

میرم از یاد قلبت اگر دستا تو نگیری               تویی زاده عشق هم کلام باد و بارون

تو صمیمیت خوابی که مثل قصه ها فراوان

تو همون حسی که از اون مشه عشق و باز صدا کرد          میشه گلبرگهای مریم رو باحضورت اشنا کرد

تو همون وازه عشقی که تو قصه ها میارن         مثه اون گلای شب بو که تو گلدونا می کارن

تو همون وازه عشقی که تو قصه ها میارن     تو همون خوابی که هیچ وقت نمیشه ازش جدا شد

مثل اون ستارهای که نمیشه از شب جدا شه

 

تو خود عشقی خود عشق.......

 



+ نوشته شده در یک شنبه 29 اسفند 1389برچسب:,ساعت 15:37 توسط تکتم |

سلام دوستان سال نو مبارک

امیدوارم سال خوبی داشته باشید دل هیچ کدومتون تنگ

نباشید هیچ کدومتون از همدمتون دور نباشین سال 90 سال

خوبی باشه براتون شانس بیاره وبتونین به ارزو ها تون برسین

 

سال نو مبارک        دوستان سال خوبی داشته باشید



+ نوشته شده در یک شنبه 29 اسفند 1389برچسب:,ساعت 7:49 توسط تکتم |

 

سلام اسمان من سلام ابی بی انتهای من سلام گلم رنگین کمانم سلام به تو جویبار عشقم سلام به تو که برای

دلم اولین و اخرینی به توکه  گلی و خودتم واسه دلم پروانه ای خودت شمعی و خودتم خورشیدی به تو که بهترینی

اولینی و اخرینی به تو که واسه دلم رنگین کمانی تو که ...نمی دونم من برات چیم وکیم... ولی تو واسه من اخرشی

 اسمان

ستاره

گل گلدون و باغچه

در برابر تو ......به خدا رنگی نداره

چون خدا برا تو واسه من رنگی از خودش داده که من بعد خدا تو رو میپرستم

تو اونی که وقتی هستی اسمون واسه من رنگشو می بازه بهار بوشو از دست میده دیگه هیچی رو نمی بینم تو یی و تو یی تو

 

این دل که اسیر عشق توست به سامان نرسد            یا بمیرد یا انکه به هجران نرسد 

اه از این زمانه که دلی چون دل منو رو برای انتقام فاصله ها انتخاب کرده

اره اخه وقتی تو بودی ظبیعت واسه من رنگی نداشت حالا دو ساله که طبیعت خودشو به رخ من میکشه زمونه هم

میگه حالا که یارت نیست یه کم به این طبیعت هم نگاه کن اخه دلش از دستت خیلی پره ولی من نظرم عوض نمی

بازم میگم هیچی در برابر تو واسه من رنگ و بوی نداره تو برا من اخرشی ای اخر همه زیبایی های دنیای من تو همه دنیای منی



+ نوشته شده در یک شنبه 29 اسفند 1389برچسب:,ساعت 7:22 توسط تکتم |

خدایا میگویند عشقهای مجاز راهی به درگاه عشق تواند

سینه ام را بر نورت بگشا...

تا مجازها گرفتارم نکنند..

و پای بند آمدنم نگردند...

دلم را پاک کن تا نور عشق تو را برگیرد و منعکس کند




+ نوشته شده در یک شنبه 22 اسفند 1389برچسب:,ساعت 9:37 توسط تکتم |

سلام دوستان از این که وبلاک من و انتخاب کردین ممنونم امیدوارم لحظات خوشی رو سپری کنید

 

 

ای کاش خورشید طلایی نمی شد                       

تا رنگ زردی این قد مد نمیشد                                   

ای کاش خورشید خودش می میفهمید که چه قد سوخته                 

یا  برای خودش چی اندوخته....

کاش او ن می فهمید که وقتی رنگش سرخ می شه  ...      دیگه دلی.امید به موندنش نداره

دیگه او ن غروب میکنه وعاشقان را تو تاریکی....رها میکنه

دیگه جاده ای برای انتظار نیست        یاکه اگه هست نوری برای انتظار نیست

دیگه اخرش تاریکیه     وحشت وخشم ونفرت وباریکیه

اه چرااون  نیومد امروزم خورشید غروب کرد واون نیومد  ........................



+ نوشته شده در پنج شنبه 19 اسفند 1389برچسب:,ساعت 9:24 توسط تکتم |

 

 



+ نوشته شده در پنج شنبه 19 اسفند 1389برچسب:,ساعت 9:19 توسط تکتم |

 

 

     از تمام داشته هایت که به آن می بالى خدا را جدا کن بعد ببین چه دارى
 

به همه کمبودهایت که از آن می نالى خدا را بیفزا و ببین دیگر چه کم دارى ؟



+ نوشته شده در پنج شنبه 19 اسفند 1389برچسب:,ساعت 9:12 توسط تکتم |

مي شود رنگ نگاه ياس را با نگاه آبيت پيوند داد مي شود در باغ همپاي نسيم به شقايق يك سبد لبخند داد مي شود با بال سرخ عاطفه تا فراسوي افق پرواز كرد مي شود با ياري حسي لطيف عشق را با يك تپش آغاز كرد

 

           

                 وقتي که گريه مي کني اوني که آرومت مي کنه دوستت داره ...ولي اوني که باهات گريه کنه عاشقته        

 

 شايد زندگي آن جشني نباشد که آرزويش را داشتي اما حال که به آن دعوت شدي تا مي تواني زيبا برقص                               ما آدما هميشه صداهای بلندو می شنويم؛پررنگهارو می بينيم و کارهای سختو دوست داريم؛غافل از اينکه خوبها آسون ميان؛بی رنگ می مونن و بی صدا می رن                   

 

 

کانرا به تو بسپارم این بار که می آیم 

cدربسته نخواهد ماند بگذار کلیدش را

در دست تو بسپارم این بار که می آیم

هم هرکس وهم هر چیز جز عشق تو پالوده ست

از صفحه پندارم این بار که می آیم

خواهی اگرم سنجی می سنج که جز مهرت

از هر چه سبکبارم این با که می آیم

سقفم ندهی باری جایی بسپار آری

در سایه دیوارم این بار که می آیم

باور کن از آن تصویر-آن خستگی آن تخدیر-

بیزارم وبیزارم این بار که میآیم

دیروز بهل جانا!با تو همه از فردا

یک سینه سخن دارم این بار که می آیم        

 

 

 

                      

 

 

فریاده گلون نازلی نگاریم گئدئر الدن

همدم اولوب اغیاریله یاریم گئدئر الدن

رفتاری گوزل نطقی گوزل باخماسی گو یچک

آهو کیمی باخدیقجا قراریم گئدئر الدن

حسرتله قالار گوزلریم آخر دالسیجا

هجران یئلی اسدیکجه بهاریم گئدئر الدن

نا زایله سه نازین چکرم اول دیسه اوللم

یوخ چاره یولوم شعرو شعاریم گئدئر الدن

آواره قالان من غم عشقینده یانان من

آخر نه دیوم شعرو شعاریم گئدئر الدن

زلفین توکوب اطرافه گیوب جامه زرین

آماده اولوب گئتمه گه یاریم گئدئر الدن

 

                

 

 



+ نوشته شده در پنج شنبه 19 اسفند 1389برچسب:,ساعت 8:42 توسط تکتم |

 

 



+ نوشته شده در چهار شنبه 18 اسفند 1389برچسب:,ساعت 13:4 توسط تکتم |

به نام خالق هستی خدایی 

 خدایی که بخشنده

و مهربان است خدایی اواز پرندگان را در بهار بشارت زندگی نوینی که هدیه به بشریت

میباشد قرار داد

خدایی که سبزی سبزه ها را برای سبز بودن

خدایی که رقص اب را در برکه های خاموش چون پایکوبی  

طفلی .زیبا ودل انگیز

خدایی که خشم اسمان را رحمت زمین

 خدایی که دل را بستر احساس افرید

خدایی که دل را

مونس چشم افرید که هروقت دل به درد اید به جایش دیده میگرید

 

خدایی که عشق را افرید

                                             



+ نوشته شده در چهار شنبه 18 اسفند 1389برچسب:,ساعت 8:32 توسط تکتم |

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد